● مدعی
ظاهرا نسخۀ جديدی از حدود 50 غزل حافظ در یکی از کتابخانههای آکسفورد پیدا کردهاند که در زمان حیات شاعر، کتابت شده است. بنابراین میتوان آن را قدیمترین ضبط اشعار حافظ قلمداد کرد؛ زیرا پیش از این، قدیمترین نسخۀ دیوان حافظ، مربوط به 15 سال پس از وفات او بود.
من بسیار گشتم که ببینم در این نسخۀ جديد، بیتهای حافظ چه تغییراتی یافتهاند و آیا اساسا تفاوتی وجود دارد یا همۀ اهمیت این نسخۀ نوپیدا در تاریخ کتابت آن است. تا امروز به توضیحی در اینباره برنخورده بودم؛ اما امروز در یکی از خبرگزاریها، خبری یافتم که حاکی از تغییری معنادار در ضبط یکی از بیتهای مشهور حافظ است. بنا بر نسخههای موجود، حافظ گفته است:
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بیخبر بمیرد در درد خودپرستی
گویا در نسخۀ نویافته، مصرع نخست بیت اینگونه نوشته شده است: «با مدعی بگویید احوال عشق و مستی».
من با این عقیدۀ حافظشناسان که بسیاری از اختلافها در ضبط ابیات، زیر سر خود حافظ است، موافقم. حافظ دائما غزلهایش را ویرایش میکرده و گاهی هم یک غزل را در مجالس مختلف، با قرائتهای متفاوت میخوانده است. اما فعلا اینها مهم نیست؛ آنچه امروز بارها ذهن من را به سمت خود کشیده است، این است که بالاخره اسرار یا احوال عشق و مستی را با مدعی باید گفت یا نگفت.
احتمال فراوان میدهم که هر دو ضبط، از خود حافظ باشد و او به تناسب مجلس یا مخاطب شعرش، دستی در آن برده است. در این صورت، یا حافظ هم دچار همین تردید بوده است، یا اینکه منشأ آن دوگانگی و اختلاف نسخ، موضوع اسرار و مصداق مدعی است. یعنی حافظ گاهی از مدعی و اسرار عشق و مستی، معنایی اراده میکرده است که با «مگویید» سازگارتر بوده و گاهی هم مرادش معنایی بوده است که با «بگویید» بیشتر میخوانده است. اینها مشکلات حافظ و همروزگاران او است و شاید به ما ربط مهمی نداشته باشد؛ اما من به یک دلیل ساده معتقدم که «بگویید» بهتر است و نباید گذاشت مدعی در درد خودپرستی بمیرد. دلیلم این است: شاید آن «مدعی» ما باشیم.